ضرورت و اهمیت بازاریابی برای افراد و اصناف

در عصر حاضر ضرورت بازاریابی در سازمان های توسعه یافته امری لازم و حیاتی است و اغلب سازمان ها، کارخانجات و اصناف به جهت پیشرفت و پیشی گرفتن از رقبا و همچنین نجات یافتن از تورم و رکود و همچنین ثبات در بازار به این امر بیش از پیش گرایش دارند.

حال اگر تاریخچه بازاریابی را برسی کنید می توان دریافت که زمان شروع آن از بدو تولد انسان تا مرگ او ادامه دارد زیرا انسان در تمام لحظه های زندگی خود در شکل های گوناگون از بازاریابی به طور ناخواسته (پنهان و غریزی) پیروی می کند.
مثلا؛ برای خرید یک پیراهن یا کت و شلوار از نظرات خانواده و همچنین صاحب مغازه جهت خرید آن استفاده می کند و یا نوزادی که خواسته خود را با گریه طلب می کند و همچنین فرزندی که جهت پول هفتگی بیشتر سعی در قانع کردن والدین دارد.
در دنیای ما اگر این نوع روابط ( بازاریابی پنهان و غریزی ) را حذف کنند دیگر همه چیز خوب و قابل قبول افراد نخواهد بود لذا از این حیث می توان بازاریابی را امری اجتناب ناپذیر دانست.
بازاریابی به معنای عام یا ناخواسته ( غریزی ) بیشتر جنبه عمومی کارهای روزمره یک فرد را شکل می دهد ولی بازاریابی به معنای خاص زمانی که فرد به مشکل خواصی در زندگی، کار و اجتماع برخورد می کند قابلیت به الفعل به خود می گیرد و تمام ما انسانها به القوه نیازمند این گونه بازاریابی ها می باشیم و تا زمانی که به فعلیت نرسد آن را احساس نمی کنیم.
باتوجه به مطلب ذکر شده باید گفت که تاریخچه بازاریابی می تواند از همه کنش و واکنش های موجود ما ، از دیرباز تا عصر حاضر را در برگیرد و از آنجایی که دامنه آن تمام جامعه را در بر می گیرد می توان گفت؛

بازاریابی یعنی همه چیز و همه چیز یعنی بازاریاب